فدراسیون استرالیا یکی از نمونههای موفق نظامهای فدرالی در جهان است که در آن قدرت بین دولت مرکزی و ایالتها بهصورت ساختاریافته تقسیم شده است. این ساختار از آغاز قرن بیستم تا امروز، پایهگذار ثبات سیاسی و توسعه اقتصادی استرالیا بوده و همچنان یکی از ویژگیهای مهم نظام حکومتی این کشور بهشمار میرود.
برای درک بهتر ساختار فدرالی استرالیا، ابتدا باید با فرآیند تاریخی تشکیل فدراسیون در استرالیا آشنا شویم. این فرآیند که در اوایل قرن بیستم اتفاق افتاد، نتیجه همکاری داوطلبانه ایالتهای استرالیا برای ایجاد یک کشور متحد بود که بر اساس نظام فدرال اداره میشود.
پیش از تشکیل فدراسیون استرالیا، شش مستعمره بریتانیایی بهصورت جداگانه و با استقلال کامل داخلی اداره میشدند. هر ایالت قوانین، ارتش کوچک، و نظام گمرکی خود را داشت. این شرایط باعث بروز مشکلات اقتصادی، امنیتی و حملونقل بین ایالتها میشد.
در دهههای پایانی قرن نوزدهم، بحثهای گستردهای پیرامون اتحاد سیاسی این مستعمرات آغاز شد. رهبران ایالتهای استرالیا به این نتیجه رسیدند که برای حفظ امنیت ملی، ایجاد یک بازار مشترک و داشتن یکپارچگی قانونی، تشکیل فدراسیون در استرالیا ضروری است.
در طی سالهای ۱۸۹۰ تا ۱۸۹۸، کنوانسیونهای مختلفی میان نمایندگان ایالتهای استرالیا برگزار شد. هدف این کنفرانسها طراحی چارچوبی برای یک نظام فدرال استرالیا بود که در آن، قدرت بین دولت مرکزی و ایالتها تقسیم شود. این توافقنامهها زمینهساز شکلگیری قانون اساسی جدید شدند.
هر یک از ایالتها با برگزاری همهپرسی، به پیشنویس قانون اساسی رأی دادند و در نهایت با پذیرش ساختار فدرالی استرالیا، تصمیم گرفتند تا از یک ژانویه ۱۹۰۱ بهطور رسمی وارد فدراسیون شوند. این توافق، نقطه عطفی در تاریخ سیاسی کشور بهشمار میرود.
پس از نهاییشدن پیشنویس قانون اساسی، این سند در سال ۱۹۰۰ به پارلمان بریتانیا ارائه شد و با تصویب آن، زمینه رسمی برای شکلگیری فدراسیون استرالیا فراهم شد. این قانون در اول ژانویه ۱۹۰۱ اجرایی شد و بهطور رسمی نظام فدرال استرالیا آغاز به کار کرد.
قانون اساسی جدید، نهتنها اختیارات دولت فدرال را تعیین میکرد، بلکه نقش ایالتها را نیز به رسمیت میشناخت. در نتیجه، ساختار فدرالی استرالیا بر پایه اصل تقسیم قدرت استوار شد؛ مدلی که امروزه نیز مبنای اداره کشور استرالیا است.
ساختار دولت فدرال در استرالیا بر مبنای قانون اساسی طراحی شده و سه قوهی اصلی را شامل میشود: قوه مقننه، قوه مجریه و قوه قضائیه. در نظام فدرال استرالیا، این تقسیمبندی قدرت بهگونهای انجام شده که تعادل مناسبی میان دولت مرکزی و ایالتها حفظ شود و وظایف هر بخش بهصورت مستقل و شفاف مشخص باشد.
قوه مقننه فدرال استرالیا از دو مجلس تشکیل شده است: مجلس نمایندگان و مجلس سنا. این نهاد قانونگذاری وظیفه تصویب قوانین فدرال را بر عهده دارد و نمایندگان آن از سراسر ایالتهای استرالیا انتخاب میشوند. ترکیب این دو مجلس بهگونهای طراحی شده که هم جمعیت ایالتها و هم تساوی حقوقی آنها در نظر گرفته شود.
قوانین تصویبشده در پارلمان فدرال تنها در حوزه اختیارات دولت مرکزی معتبر هستند، مانند مهاجرت، دفاع ملی، سیاست خارجی و مالیاتهای فدرال. نقش این قوه در ساختار فدرالی استرالیا، تنظیم تعادل میان نیازهای کل کشور و محدودیتهای قانونی ناشی از اختیارات ایالتهاست.
قوه مجریه در فدراسیون استرالیا از نخستوزیر، کابینه وزرا و نهادهای اداری زیرمجموعه تشکیل میشود. نخستوزیر توسط حزب اکثریت در مجلس نمایندگان انتخاب میشود و بالاترین مقام اجرایی کشور محسوب میگردد. دولت فدرال مسئول اجرای قوانینی است که توسط پارلمان تصویب شدهاند.
وظایف اصلی قوه مجریه شامل اداره سیاستهای اقتصادی، دفاعی، سیاست خارجی، مالیاتهای ملی و امور مهاجرت است. ساختار فدرالی استرالیا به دولت مرکزی این امکان را میدهد که در کنار ایالتها، سیاستهای هماهنگ و ملی را در زمینههای حساس به اجرا بگذارد.
در نظام فدرال استرالیا، قوه قضائیه وظیفه تفسیر قانون اساسی، نظارت بر تطبیق قوانین با اصول فدرالی و حل اختلافات بین ایالتها و دولت مرکزی را بر عهده دارد. بالاترین مرجع قضایی، دادگاه عالی استرالیا (High Court of Australia) است که در سال ۱۹۰۳ تأسیس شد.
این دادگاه نقش حیاتی در تثبیت ساختار فدرالی استرالیا دارد. هرگاه ایالتی نسبت به مداخله دولت فدرال یا تداخل قانونگذاری اعتراض داشته باشد، دادگاه عالی مرجع نهایی رسیدگی خواهد بود. چنین ساختاری تضمین میکند که اصول فدراسیون در عمل حفظ شود.
یکی از اصول کلیدی فدراسیون استرالیا، به رسمیت شناختن نقش و استقلال ایالتهاست. هر یک از ایالتهای استرالیا دارای حکومت محلی، پارلمان و دادگاههای مستقل هستند و میتوانند در چارچوب قانون اساسی، قوانین و سیاستهای مخصوص به خود را اجرا کنند. این ساختار انعطافپذیری زیادی را برای پاسخ به نیازهای متنوع مناطق مختلف فراهم میکند.
استرالیا شامل ۶ ایالت اصلی (نیو ساوت ولز، ویکتوریا، کوئینزلند، استرالیای غربی، استرالیای جنوبی، تاسمانی) و دو قلمرو (قلمرو پایتختی و قلمرو شمالی) است. هر ایالت دارای پارلمان و نخستوزیر ایالتی است که وظیفه قانونگذاری در حوزههای داخلی آن ایالت را بر عهده دارند.
این ایالتها، در قالب نظام فدرال استرالیا، واحدهایی هستند که با حفظ استقلال نسبی، در کنار دولت مرکزی ایفای نقش میکنند. اگرچه قلمروها نسبت به ایالتها اختیارات محدودتری دارند، اما در مجموع، ساختار فدرالی استرالیا تضمین میکند که همبستگی ملی و استقلال منطقهای بهصورت همزمان حفظ شود.
قانون اساسی استرالیا صراحتاً اختیارات خاصی را برای ایالتها تعریف کرده است. هر ایالت میتواند در زمینههایی مانند آموزش، بهداشت، حملونقل، خدمات اضطراری و قوانین مدنی و جنایی قانونگذاری کند. این اختیارات بخشی از اصول بنیادی تشکیل فدراسیون در استرالیا بهشمار میروند.
با وجود وجود یک دولت مرکزی نیرومند، استقلال ایالتهای استرالیا در سطح بالایی حفظ شده است. این توازن باعث میشود که دولتها بتوانند متناسب با نیازهای بومی و فرهنگی خود تصمیمگیری کنند، بدون آنکه تعارض جدی با اصول فدرالیسم ایجاد شود.
رابطه میان دولت فدرال و ایالتها در استرالیا بر پایه همکاری، تفکیک وظایف و احترام متقابل است. در بسیاری از سیاستها، هر دو سطح دولت نقش دارند؛ برای مثال، در حوزه آموزش، دولت فدرال تأمین مالی میکند ولی ایالتها مسئول اجرای برنامهها هستند.
ساختار فدرالی استرالیا بر تعامل و نه رقابت بنا شده است. در موارد اختلاف، دادگاه عالی بهعنوان نهاد داور وارد عمل میشود تا مرزهای اختیارات را روشن کند. این مدل حکمرانی باعث شده است که نظام فدرال استرالیا در مقایسه با دیگر کشورها از پایداری و تداوم بیشتری برخوردار باشد.
یکی از مهمترین ویژگیهای فدراسیون استرالیا، نحوه تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین دولت مرکزی و ایالتها است. قانون اساسی استرالیا تعیین میکند که کدام حوزهها تحت نظر دولت فدرال هستند و چه حوزههایی در اختیار ایالتهای استرالیا قرار دارند. این تفکیک به مدیریت بهتر کشور کمک کرده و منجر به ثبات حقوقی و اداری شده است.
در ساختار فدرالی استرالیا، برخی اختیارات بهطور کامل در اختیار دولت فدرال هستند؛ مانند سیاست خارجی، دفاع، مهاجرت، گمرک و ارتباطات. در مقابل، ایالتها در موضوعاتی مانند آموزش، بهداشت، پلیس و دادگاههای محلی مسئولیت کامل دارند. همچنین برخی اختیارات نیز بهصورت مشترک بین دو سطح حکومتی اعمال میشوند.
این اختیارات مشترک مانند مالیاتگیری، زیرساختهای حملونقل و حمایتهای اجتماعی نیازمند هماهنگی بین دولت فدرال و ایالتهاست. فدراسیون استرالیا با این رویکرد، به هر بخش اجازه میدهد به نیازهای محلی پاسخ دهد، در حالی که اصول وحدت ملی حفظ میشود.
طبق قانون اساسی استرالیا، اگر قانون ایالتی با قانون فدرال در تعارض باشد، قانون فدرال برتری دارد. این اصل با عنوان «اصل اولویت فدرال» شناخته میشود و به دادگاهها این اختیار را میدهد که در صورت بروز تضاد، قانون فدرال را اجرا کنند و قانون ایالتی را باطل اعلام نمایند.
این اصل برای تضمین انسجام و یکپارچگی در ساختار فدرال استرالیا حیاتی است. با وجود این، ایالتها همچنان از استقلال قابلتوجهی برخوردارند و بسیاری از تصمیمات محلی را بدون دخالت دولت مرکزی اتخاذ میکنند، مگر آنکه موضوع در سطح ملی اهمیت داشته باشد.
در حوزه آموزش، ایالتها مسئول تدوین برنامههای درسی، استخدام معلمان و مدیریت مدارس هستند، اما دولت فدرال بودجه کلان آموزشی را تأمین و سیاستهای ملی را تنظیم میکند. این همکاری دوسویه نمونهای از توازن قدرت در نظام فدرال استرالیا است.
در زمینه بهداشت نیز، ایالتها بیمارستانها را اداره میکنند ولی بودجه فدرال نقش مهمی در تأمین خدمات ایفا میکند. همچنین در بحرانهایی مثل کووید-۱۹، ایالتها سیاستهای قرنطینه را تعیین کردند، در حالی که دولت فدرال مسئول واردات واکسنها و مدیریت مرزها بود.
نظام فدرالی استرالیا در بیش از یک قرن گذشته نقش مهمی در ثبات سیاسی، توسعه اقتصادی و حفظ تنوع فرهنگی این کشور ایفا کرده است. با این حال، همانند هر ساختار حکومتی، فدراسیون استرالیا نیز با مزایا و چالشهای خاص خود روبهرو است که در ادامه به بررسی دقیق آنها میپردازیم.
یکی از بزرگترین مزایای ساختار فدرالی استرالیا، امکان پاسخگویی به نیازهای محلی در سطح ایالتهاست. دولتهای ایالتی به دلیل نزدیکی بیشتر با مردم، میتوانند سیاستهایی متناسب با شرایط فرهنگی، جغرافیایی و اقتصادی هر منطقه تدوین و اجرا کنند.
همچنین این ساختار رقابت سالمی میان ایالتها ایجاد میکند. برای مثال، ایالتها در جذب سرمایهگذار، بهبود زیرساختها و ارائه خدمات عمومی با یکدیگر رقابت دارند که در نهایت به نفع کل کشور تمام میشود. فدرالیسم همچنین از تمرکز بیش از حد قدرت در یک نهاد جلوگیری میکند.
با وجود مزایا، نظام فدرال استرالیا با مشکلاتی نیز مواجه است. یکی از چالشهای اصلی، تداخل قوانین فدرال و ایالتی است که گاه موجب ابهام یا تأخیر در اجرای سیاستها میشود. برای مثال، در برخی پروژههای زیرساختی یا حوزههای زیستمحیطی، نبود هماهنگی میان سطوح مختلف دولت موجب اختلافات اجرایی شده است.
علاوه بر این، هزینههای مدیریتی در یک سیستم فدرال بالاتر از سیستمهای متمرکز است. هر ایالت دستگاه قضایی، اداری و نظارتی جداگانه دارد که باعث افزایش بودجه عمومی میشود. همچنین گاه اختلاف منافع سیاسی بین ایالتها و دولت فدرال، مانعی برای اجرای سیاستهای ملی بهشمار میرود.
فدراسیون استرالیا بستری مناسب برای توسعه پایدار و متوازن فراهم کرده است. با تقسیم قدرت و مسئولیتها، ایالتها میتوانند برنامههای توسعهای مختص به خود را اجرا کنند، در حالی که دولت مرکزی نقش هماهنگکننده و راهبردی دارد. این مدل به حفظ تنوع فرهنگی و اقتصادی در سطح کشور کمک میکند.
از منظر بینالمللی، وجود دولت فدرال با قدرت اجرایی مستقل، استرالیا را قادر ساخته است تا سیاستهای خارجی، دفاعی و اقتصادی قویتری نسبت به کشورهای صرفاً متمرکز اتخاذ کند. این ترکیب هوشمندانه از استقلال ایالتی و انسجام ملی، دلیل موفقیت نظام حکومتی استرالیا در سطح جهانی است.
برای درک بهتر ساختار فدرالی استرالیا، مقایسه آن با دیگر کشورهایی که از نظام فدرال یا متمرکز استفاده میکنند بسیار مفید است. کشورهایی مانند ایالات متحده آمریکا، کانادا و فرانسه الگوهای متفاوتی از تقسیم قدرت دارند که نقاط قوت و ضعف هر کدام میتواند تجربه آموزندهای برای تحلیل سیستم حکومتی استرالیا باشد.
ایالات متحده آمریکا نیز دارای ساختار فدرالی است، اما تمرکز بیشتری بر استقلال ایالتها دارد. در آمریکا، ایالتها حتی در بسیاری از قوانین کلیدی مانند جرم و مجازات، آموزش و مالیات استقلال کامل دارند و دولت فدرال تنها در برخی حوزههای خاص وارد عمل میشود.
در مقابل، ساختار فدرالی استرالیا متوازنتر است و دولت فدرال نقش پررنگتری در سیاستگذاری ملی دارد. دادگاه عالی استرالیا نیز در گذر زمان بسیاری از اختیارات را به دولت مرکزی منتقل کرده است. در نتیجه، فدراسیون استرالیا مدلی میانهتر و هماهنگتر نسبت به سیستم آمریکایی دارد.
فرانسه بهعنوان نمونهای از کشورهایی با حکومت متمرکز، هیچ ساختار فدرالی ندارد. در این کشور، تمامی تصمیمات کلان از سوی دولت مرکزی در پاریس اتخاذ میشود و قدرت منطقهای تنها به شکل اداری و غیرمستقل اجرا میگردد. چنین ساختاری برای کشوری با جمعیت همگون و کوچکتر مناسب است.
فدراسیون استرالیا در مقایسه با سیستم متمرکز فرانسه، امکان سیاستگذاری محلی، تنوع فرهنگی و انعطاف اجرایی بیشتری دارد. در کشورهایی پهناور با جمعیت متنوع مانند استرالیا، این مدل فدرالیسم، مدیریت بهینهتری را در سطح ایالتها و مناطق مختلف ممکن میسازد.
کانادا نیز دارای نظام فدرال است و شباهتهای زیادی با استرالیا دارد؛ از جمله نقش دولت مرکزی قوی، وجود پارلمان دو مجلسی، و استقلال نسبی ایالتها. با این حال، تفاوتهایی مانند ساختار فرهنگی (بهویژه زبان فرانسوی در کبک) و سطح تمرکز مالیاتی وجود دارد.
فدراسیون استرالیا با الهام از مدلهای بریتانیایی و آمریکایی، تلاش کرده تعادلی میان تمرکزگرایی و خودمختاری ایالتی ایجاد کند. در حالی که کانادا بیشتر درگیر مسائل قومیتی و زبانی است، استرالیا تمرکز خود را بر توازن اقتصادی و اداری بین ایالتها گذاشته است.
برای درک بهتر عملکرد و ویژگیهای فدراسیون استرالیا، در این جدول ساختار حکومتی آن با سه کشور شاخص یعنی ایالات متحده آمریکا، کانادا و فرانسه از جنبههای مختلف مقایسه شده است. این مقایسه کمک میکند تا تفاوتها و شباهتها در نظام فدرالی، اختیارات ایالتها و نحوه تقسیم قدرت روشن شود.
| کشور | نوع نظام حکومتی | تقسیم قدرت | نقش ایالتها | نظام قضایی |
|---|---|---|---|---|
| استرالیا | فدرال - پارلمانی | بین دولت مرکزی و ایالتها | نسبتاً مستقل با پارلمان جداگانه | دادگاه عالی فدرال برای حل تعارضات |
| ایالات متحده | فدرال - ریاستی | اختیارات گسترده ایالتی | استقلال بالا، قوانین جداگانه | دادگاه عالی آمریکا |
| کانادا | فدرال - پارلمانی | تقسیم مشخص ولی با همپوشانی | ایالتها (استانها) با اختیارات گسترده | دادگاه عالی کانادا |
| فرانسه | واحد - متمرکز | کاملاً متمرکز در دولت مرکزی | ادارات محلی بدون استقلال قانونگذاری | شورای قانون اساسی فرانسه |
ساختار فدرالی استرالیا تنها در سطح سیاسی یا اداری تأثیرگذار نیست، بلکه تأثیر عمیقی بر مهاجرت، خدمات عمومی و تجربه زندگی روزمره دارد. تفاوتهای منطقهای میان ایالتها میتواند موجب تفاوت در فرصتهای شغلی، کیفیت آموزش، هزینههای درمان و حتی سیاستهای مهاجرتی شود.
اگرچه مهاجرت به استرالیا بهطور رسمی توسط دولت فدرال مدیریت میشود، اما ایالتها نیز نقش مهمی در این روند ایفا میکنند. بسیاری از برنامههای مهاجرتی مانند ویزاهای مهارتی ایالتی (State Nomination) به صورت مشترک توسط دولت فدرال و ایالتها اجرا میشوند.
این همکاری باعث شده که ایالتها بتوانند بر اساس نیازهای بازار کار و جمعیت خود، نیروهای متخصص مورد نیاز را جذب کنند. بنابراین، متقاضیان مهاجرت باید با شرایط خاص ایالتهای استرالیا نیز آشنا باشند تا مسیر مناسبتری را برای خود انتخاب کنند.
در فدراسیون استرالیا، خدمات عمومی مانند بهداشت و آموزش عمدتاً تحت مسئولیت ایالتها قرار دارد. این یعنی کیفیت و نوع خدمات ممکن است در هر ایالت متفاوت باشد. برای مثال، بودجه مدارس، سبک آموزش و حتی نرخ شهریهها در ایالتهای مختلف با یکدیگر تفاوت دارد.
سیستم سلامت عمومی نیز بهصورت ایالتی مدیریت میشود، اگرچه بودجه عمده آن از دولت فدرال تأمین میشود. این ساختار باعث میشود مهاجران در انتخاب ایالت محل زندگی خود، به کیفیت خدمات درمانی و آموزشی نیز توجه ویژهای داشته باشند.
ساختار فدرالی استرالیا به ایالتها اجازه میدهد که سیاستهای اقتصادی متناسب با شرایط خاص خود اتخاذ کنند. برای مثال، برخی ایالتها برای جذب سرمایهگذار یا نیروهای ماهر، مشوقهای مالیاتی، کمکهای مالی یا برنامههای رشد منطقهای در نظر میگیرند.
این آزادی عمل اقتصادی باعث شده است تا رقابت مثبتی میان ایالتها شکل گیرد که در نهایت به سود کل کشور است. برای مهاجران، این ساختار به معنی تنوع در فرصتهای شغلی، هزینه زندگی و مزایای اجتماعی بسته به ایالت انتخابی خواهد بود.
در این بخش، مجموعهای از نظرات کاربران ایرانی مقیم استرالیا درباره ساختار فدرالی این کشور گردآوری شده است. این دیدگاهها بازتاب تجربههای زندگی واقعی در ایالتهای مختلف استرالیاست و میتواند برای مهاجران جدید و علاقهمندان به نظام حکومتی استرالیا بسیار مفید باشد.
من در ویکتوریا زندگی میکنم و استقلال ایالتها واقعاً باعث شده خدمات آموزشی متناسب با نیاز منطقه ارائه بشه. فدراسیون استرالیا واقعاً ساختار هوشمندیه.
گاهی تفاوت قوانین بین ایالتها گیجکننده میشه، ولی در کل نظام فدرالی باعث شده هر ایالت سیاستهای خودش رو داشته باشه. این خیلی کاربردیه.
من از اینکه ایالت ما میتونه تصمیمات آموزشی و بهداشتی مستقل بگیره خیلی راضیام. دولت محلی سریعتر واکنش نشون میده.
در بحران کرونا دیدم که ایالت کوئینزلند خیلی خوب تونست مرزهای خودش رو کنترل کنه. مزیت فدراسیون اینه که تصمیمگیری سریعتر انجام میشه.
ساختار فدرالی استرالیا به ایالت ما اجازه داده پروژههای خاص خودش رو اجرا کنه. این باعث شده مردم حس مشارکت بیشتری داشته باشن.
گاهی قوانین فدرال با قوانین ایالتی تضاد دارن، ولی وجود دادگاه عالی باعث شده عدالت حفظ بشه. در مجموع نظام کارآمدیه.
قانونگذاری در سطح ایالتی خیلی منعطفه. توی قلمرو پایتختی قوانین خاصی داریم که مناسب با ویژگیهای منطقه تدوین شدن.
ساختار فدرالی کمک کرده ایالتهای کمتر توسعهیافته مثل قلمرو شمالی بتونن برنامههای مستقل برای رشد داشته باشن.
به نظرم فدرالیسم واقعی یعنی همین که مردم در سطح ایالتها حس کنند صدایشون شنیده میشه. استرالیا اینو خوب اجرا کرده.
تفاوت سیاستها بین ایالتها هم فرصت ایجاد میکنه هم چالش، ولی در کل ساختار فدرال باعث شده کشور ثبات داشته باشه.
در این بخش به پرتکرارترین سؤالات کاربران درباره نحوه عملکرد فدراسیون استرالیا، نقش ایالتها، تفاوت قوانین فدرال و ایالتی و تأثیرات این ساختار بر زندگی روزمره پاسخ میدهیم.
فدراسیون استرالیا ساختاری حکومتی است که در آن قدرت میان دولت مرکزی و شش ایالت اصلی بهطور قانونی تقسیم شده است.
استرالیا در تاریخ ۱ ژانویه ۱۹۰۱ با تصویب قانون اساسی و اتحاد ایالتها به یک کشور فدرال تبدیل شد.
استرالیا شامل ۶ ایالت (مانند نیو ساوت ولز، ویکتوریا) و ۲ قلمرو (کانبرا و قلمرو شمالی) است.
دولت فدرال مسئول مسائل ملی مانند مهاجرت و دفاع است، در حالی که دولتهای ایالتی بر آموزش، سلامت و حملونقل محلی تمرکز دارند.
در صورت تضاد بین قوانین، قانون فدرال برتر است و توسط دادگاه عالی اجرا خواهد شد.
خیر، طبق قانون اساسی استرالیا، هیچ ایالتی نمیتواند بهصورت یکجانبه از فدراسیون جدا شود.
دادگاه عالی استرالیا مسئول تفسیر قانون اساسی و حل اختلافات میان دولت فدرال و ایالتهاست.
مالیاتها هم بهصورت فدرال (مانند مالیات بر درآمد) و هم ایالتی (مانند مالیات زمین) جمعآوری میشوند.
سیاستگذاری کلان مهاجرتی در اختیار دولت فدرال است، اما ایالتها نیز در برخی برنامهها مانند ویزاهای استانی نقش دارند.
بله، سیستم سلامت عمومی توسط ایالتها مدیریت میشود، ولی بودجه آن از دولت فدرال تأمین میگردد.
خیر، آموزش مدارس و دانشگاهها تحت مدیریت ایالتهاست، اما برخی سیاستها بهصورت ملی تنظیم میشود.
بله، تفاوت در قوانین مالیاتی، خدمات عمومی و سطح درآمد در هر ایالت میتواند بر هزینه زندگی تأثیرگذار باشد.
بله، هر ایالت پارلمان، دولت و دادگاههای مستقل خود را دارد و میتواند قانونگذاری کند.
مهاجران میتوانند ایالت مناسب با نیاز و شرایط خود را انتخاب کنند و از سیاستهای محلی بهرهمند شوند.
قلمروها اختیارات قانونی کمتری نسبت به ایالتها دارند و مستقیماً زیر نظر دولت فدرال اداره میشوند.
فدراسیون استرالیا یکی از موفقترین نمونههای ساختار فدرالی در جهان است؛ مدلی که از سال ۱۹۰۱ تاکنون توانسته تعادل پایداری میان استقلال ایالتها و انسجام ملی ایجاد کند. قانون اساسی استرالیا با تعیین دقیق وظایف دولت فدرال و ایالتهای استرالیا، بستری برای حکمرانی منسجم و پاسخگو فراهم کرده است. از آموزش و سلامت تا مهاجرت و مالیات، تقسیم قدرت بهگونهای انجام شده که هم منافع منطقهای و هم مصالح ملی در نظر گرفته شود.
اگر قصد مهاجرت، تحصیل یا سرمایهگذاری در استرالیا را دارید، درک ساختار فدرالی این کشور به شما کمک میکند تصمیمات بهتری بگیرید. هر ایالت شرایط و سیاستهای متفاوتی دارد که آشنایی با آنها میتواند مسیر زندگی شما را در استرالیا هموارتر کند. اگر سوال یا تجربهای درباره فدراسیون استرالیا دارید، در گروه های ایرانیان مقیم استرالیا مطرح کنید و به جمع بزرگترین کامیونیتی ایرانیان در استرالیا بپیوندید.